افتخار این را داشتیم تا با یکی از متخصصان و مدیران توانمند کشورمان و جزو منتخبین پایتخت گفتگوی ویژه ای داشته باشیم؛ توجه شما را به مصاحبه اختصاصی با زهره رشاد، مدیرعامل و موسس مجموعه کانون تِک جلب می نماییم:
1402/9/5
ضمن اشاره به فعالیتهای تخصصی در علم فلسفه در مورد ارتباط با دانشجویان و تحقیقات میدانی خود درخصوص موضوع مهم انتخاب رشته تحصیلی که چالش بزرگ خانواده ها و فرزندان است، توضیح دهید.
بنده فعالیت حرفه ای خود را در حوزه فلسفه از سال ۹۵ آغاز کردم. در ابتدا، تخصص اصلی من در حوزه فلسفه بود و این به دلیل ارتباط و تعامل بیشتر با دانشگاه و دانشجویان بود. مشکلی که در دانشجویان مشاهده می شد، این بود که اکثر آنان به علت تاثیر خانواده یا ورود به زمینه ی تحصیلی بدون آگاهی به آن، رشته ی تحصیلی خود را انتخاب می کردند، و یا به دلیل شهرت و رونق رشته ی مورد نظر، آن را انتخاب می نمودند.
این موضوع باعث شد که ما تحقیقات میدانی درباره ی این مشکلات را آغاز کنیم و متوجه شدیم که این افراد باید در سنین کمتر یاد بگیرند که بهتر فکر کرده و قدرت انتخاب داشته باشند و ذهنشان به سمت تحلیل رویدادها هدایت شود. همچنین در آینده بتوانند در بازه ی زمانی کوتاه تر به نتایج مطلوب برسند.
در این حوزه افراد با چه مشکلاتی مواجه می شوند؟ لطفا واکاوی و تحلیل نمایید.
مشکلاتی که این افراد با آن مواجه هستند، به دو بخش خانواده و جامعه برمی گردد. والدین، حق انتخاب را از کودکانشان می گیرند و اگر خودشان نتوانستند به جایگاه دلخواه برسند، تلاش می کنند که از طریق فرزندانشان به آن دست یابند. در واقع، بچه ها به نماد زندگی و آرزوهای والدین تبدیل می شوند.
در حوزه ی فلسفه کودک، تلاش کردیم تا در برخی مدارس این مبحث را جایگزین کنیم، به نحوی که بچه ها از سنین کمتر یاد بگیرند که بهتر فکر و انتخاب کنند. با توجه به علاقه مندی کودکان به دوره های برنامه نویسی و فناوری که با فلسفه کودک نیز ارتباط دارند، این دو حوزه را ترکیب کردیم و برنامه نویسی کودک را ایجاد نمودیم.
مشکل بعد،عدم آگاهی والدین نسبت به استعدادهای فرزندان است؛ در بسیاری از شهرستان ها، والدین به طور کامل با استعدادهای فرزندانشان آشنا نیستند، در حالی که در تهران وضعیت بهتری در این زمینه وجود دارد.
آموزشگاه ها قادر به ارائه آموزش های تخصصی هستند که در مدارس ارائه نمی شود، اما معمولاً با مشکلات مالی و عدم حمایت روبه رو هستند.
نا برابری اعتبارات مراکز دولتی و غیردولتی: در سیستم آموزشی، مراکز دولتی از نظر اعتبارات مالی بهتر عمل می کنند، در حالی که مراکز آموزشی غیردولتی با مشکلات اقتصادی مواجه هستند.
تأثیرات منفی بر دانش آموزان و قشر تحصیل کرده: مشکلات در آموزش باعث آسیب هایی بر دانش آموزان و دانشجویان و قشر تحصیل کرده می شود.
عدم اولویت بندی صحیح در آموزش: در کشور ما، اولویت بندی صحیح در زمینه آموزش توسط مدارس و خانواده ها انجام نمی شود.
معضل گوشی های هوشمند و لپ تاپ: عدم ارائه این وسایل به فرزندان توسط خانواده ها می تواند مشکلاتی را به وجود آورده و آموزش مناسب در این زمینه را مختل کند.
امکان استفاده از اینترنت به صورت امن: آموزش امنیت اینترنتی به کودکان می تواند فرصتی را فراهم کند تا از اینترنت به طور مفید استفاده کنند و به مهارت هایی مانند برنامه نویسی و ساخت بازی علاقه مند شوند.
با توجه به این مشکلات، ضرورت اقدامات جدی در حوزه آموزش احساس می شود تا در سیستم آموزشی کشور تحول و بهبود ایجاد شود.
توضیحات تفصیلی بسیار خوبی ارائه دادید؛ در ادامه به اهداف و چشم اندازهای خود در حوزه آموزش اشاره ای داشته باشید .
یکی از اهداف ما این بود که این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم با استفاده از آموزش هایی که در حوزه امنیت اینترنت ارائه می دهیم. این آموزش ها به بچه ها این امکان را می دهد که به جای صرف وقت در سایت های مختلف، از اینترنت به صورت امن استفاده کنند. یکی از دلایل اصلی تمایل بچه ها به استفاده از اینترنت و فناوری، علاقه کمتر آن ها به کارهای دستی است. آن ها بیشتر به فناوری علاقه مند اند و می توانند حتی برنامه نویسی کنند و بازی های خود را بسازند.