1401/496885
امیر حسین حسنی
1401/11/19
به گزارش جام جم البرز؛ شور و شوق دخترها با چادر های سفید و گلدارشون دیدنی بود، دل تو دلشون نبود که آقا از در تو بیان.چنان شور و هیجانی داشتیم که قلبمون تند تند میزد.
با اومدن آقا همه ی ما و این فرشته های کوچیک سر از پا نمیشناختیم.
امروز صدای تاپ تاپ قلب دخترا رو میشنیدم. اولین روز عبادت اولین نماز .وای که چقدر قشنگه پیش آقا.
پشت سر پدری مهربون که با زبون ساده با ما دخترها صحبت کردند به همه ما گفتند: از امروز ما دیگه بزرگ شدیم پا به دوره ی نوجوانی میذاریم . به حجابمون اهمیت بدیم با خدامون دوست باشیم،موقع خوندن نماز به معنی آن دقت کنیم بدونیم چه حرفی با خدامون میزنیم. آقا با صدای مهربونش میگفت و ما گوش میکردیم تا صحبتاشون همیشه چراغ راهمون باشه.
از این فرشتگان پرسیدم از اینکه رهبر عزیزمان را از نزدیک میبینند و اولین نمازشان را با ایشان می خونند چه حسی دارند؟
از خوشحالی شان میگفتند،از حسی که دارند و انگار پدربزرگشون رو میبینند و بدون اینکه متوجه بشن اشکشان سرازیر بود.
ما دهه نودی ها اومده بودیم عشقمون به رهبری را نشون بدیم و بگیم اگر دشمن فکر کرده میتونه ما رو گول بزنه تا از راه رهبرمون دور بشیم این فکر رو باید تو خواب ببینه.
من و همه ی این دخترها این روز رو هیچ وقت هیچ وقت فراموش نمیکنیم.
دوستت دارم آقای مهربونم.