صادق یاراحمدی متولد سال 1346 در بروجرد به دنیا آمد. دوران کودکی و همچنین مدرسه را در محله سه راه آذری تهران سپری کرد. سال 1364 وارد دنیای شعر شد و با شرکت در انجمن ادبی بروجرد و بعد از آن در انجمن ادبی کرج و حوزه هنری به پرورش ذوق خود همت گماشت. مدتی را هم داوطلبانه و در حال و هوای هم نفسی با رزمندگان، در سردشت، بانه، ماوت، شاخ شمیران، شلمچه، دوکوهه، کوزران، سنندج و کرمانشاه، در لشگر 27 محمد رسول ا...(ص) و لشگر10 حضرت سیدالشهداء (ع) گذراند. بعد از دوران دفاع مقدس، چند سالی را در رشته پزشکی تحصیل کرد و هم زمان در مدارس راهنمایی سرگرم تدریس دروس علوم و ادبیات بود. هم اکنون نیز در واحد روابط عمومی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشغول به کار است. ضمن آرزوی توفیق برای این شاعر برجسته ی البرزی نمونه ای از شعرش را با هم می خوانیم: خاطره های من و تو دست خوش فاصله ها گشته است دست من و دست شهیدان مست قافله ها رفت و به جا ماندم از خیل شهیدان حقیقت پرست داغ فراق شهدا، ای دریغ رشه ی امید من از هم گسست در ره جانانه گذشتند خوش از بدن خویش و سر و پا و دست باز در این معرکه ها در دلم نقش امیدی ز شهادت نشست خاطره های شهدا ماندنی ست از ازل این عشق و صفا بود و هست حسرت و اندوه غم هجرشان این دل دیوانه ی من را شکست مژده ی دیدار شهیدان رسید صادق از این غصه و اندوه رست. بهار 1380