1398/287233
امیر حسین حسنی
1400/1/5
آرش فهیم :
تصور مردم از سلیمانی یک فرمانده ارشد جنگی و چهره نظامی بود، اما او با یک چهره فوقالعاده مهربان و مردمی بین سیل زدگان حضور یافت. حاج قاسم با رفتار و منش خود در دوران سیل کاری کرد که از کودک خوردسال تا پیرمرد 80 ساله دیوانه او شدند! قاسم سلیمانی در قلبهای مردم ورود کرد و بر قلبهای مردم حکومت میکرد. چون او در روزهای سیل خوزستان، اسلحه را زمین گذاشت و بیل دستش گرفت. من میدیدم که برای مردم و سیل زدگاناشک میریخت. حاج قاسم این گونه نبود که دستور بدهد و برود. نمیرفت؛ تا لحظه آخر و تا موقعی که مردم یک روستا یا منطقه نجات پیدا کنند و امکانات بگیرند، کنار مردم میایستاد.
حضور حاج قاسم همچنین در زمان سیل خوزستان، یک انسجام بین مدیران و نیروهای مسلح این استان به وجود آورد. در روزهای سیل ، وجود حاج قاسم و ابومهدی المهندس باعث دلگرمی بین مردم خوزستان بود. مردمی که همه دارایی و زندگی خود را از دست رفته میدیدند، قاسم سلیمانی برایشان یک منجی بود.
یک پیرمرد، کل زندگیاش را آب برده بود و خودش هم تا کمر در آب قرار داشت؛ فقط یک قاب عکس از تصویر امام خمینی(ره) دستش گرفته بود و میگفت هیچ چیزی نمیخواهم اما عکس امام نباید خیس شود. این بود که حاج قاسم هم بر دستش بوسه زد.
به جرأت میتوانم بگویم که ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» امام حسین(ع) در 1400 سال قبل را حاج قاسم لبیک گفت. او کسی بود که خودش به دنبال شهادت میرفت. همیشه هم میگفت که دعا کنید من شهید شوم.در نیروهای مسلح، هیچ وقت فرماندهان عالی رتبه در صحنه نبرد جلو نمیروند. اما او فرماندهای بود که جلوتر از نیروهایش به دل خطر میرفت. معمولا وقتی یک منطقه پر از خطر است، محافظان اجازه نمیدهند تا شخصیتهای مهم نظامی، وارد آن منطقه شوند. اما نمیشد جلوی قاسم سلیمانی را گرفت!