1399/298008
محمود سوداگر
1400/1/5
سم الله الرحمن الرحیم
در تقویم کشور ما روز نهم اردیبهشت بعنوان روز شوراهای اسلامی شهر و روستا نام گذاری شده است که بر اساس اصل هفتم قانون اساسی و منبعث از آیات نورانی کلام الله مجید در دولت اصلاحات در سال 1378 تشکیل گردیده است.
سالروز تشکیل این نهاد مدنی مردمی بهانه مناسبی است تا بمنظور یاد آوری و آگاهی بخشی عمومی، خصوصاً به نسل جوان جامعه نگاهی ساده و مجمل به سر چشمه این حکم مترقی در اسلام داشته و جایگاه شورا را از منظر آیات قرآن کریم بررسی و شأن نزول آیات مربوط و موارد و موضوعات قابل مشورت را بیان داریم.
مشورت در لغت از شور مشتق شده که به معنی استخراج عسل از کندو بوده و در اصطلاح عمومی به بهره گیری بجا و درست از اندیشه ها و تفکرات نخبه گان، صاحب نظران و اشخاص متخصص در تصمیم گیری ها بمنظور رُشد و ارتقاء امور و افزایش راندمان کارها و بالا رفتن کیفیت و کمیت امور و کاهش آزمون و خطاها اطلاق میگردد، کما اینکه اگر در این راه انتخاب های درستی صورت نپذیرد مانند این خواهد بود که از کندوی بی عسل انتظار عسل داشته و دست در آن کنیم در حالیکه انسان عاقل از کندوی بی عسل انتظار استخراج عسل ندارد؛ لهذا در مقام شُور انسان عاقل باید بدنبال کسانی باشد که شرایط مشورت دادن را داشته تا نتایج مورد انتظار محقق گردد.
موضوع شور و مشورت در مُصحف نورانی نازل شده به پیامبر عَظمُ الشأن اسلام(ص) در دو سوره مبارکه آل عمران(آیه 159) و سوره مبارکه شورا(آیه 38) آمده که در اینجا لازم است پیش از برسی این دو آیه یاد آور گردد که اصولاً موضوعات و مواردی را که می توان مورد مشورت قرار داد به سه دسته تقسیم می شوند:
1- مشورت در خصوص اصل حکم و قانون.
2- مشورت در خصوص کیفیت اجرای طرح و حکم.
3- مشورت در خصوص مجری و مسؤل اجرای آنها.
با ذکر این موارد پی می بریم که شُور و مشورت کار مثبت و امری عقلانی محسوب شده و در اسلام نیز جزء احکام غیر تأسیسی بحساب آمده و مورد تأیید می باشد.
در این زمینه تفکر شیعه بر این اصل استوار است که مشورت در مورد اصل قوانین و احکام دین(احکام اولیه) مجاز نبوده اما در کیفیت اجرا احکام اجازه مشورت داده شده است.
بعنوان نمونه در موضوع جهاد، اصل این حکم مشورت بردار نبوده لیکن در کیفیت اجرا و انجام حکم علاوه بر مجاز بودن مطلوب نیز شمرده شده است همانگونه که در قضیه جنگ خندق پیامبر گرامی اسلام(ص) با مسلمانان در خصوص نحوه اجرای حکم جهاد مشورت نمودنند.
همچنین در خصوص مجریان حکم نیز شیعه معتقد است که اگر منظور از شور و مشورت در این مورد شناخت کسانی است که معیار های مندرج در دین را دارند، مشورت جایز است اما اگر این مشورت برای تعیین معیارهایی از طرف خود انسان ها در مقابل شرع مقدس و دین باشد این موضوع، مشورت بردار نیست.
در اینجا برمی گردیم به دو آیه ای که در ابتدای بحث به آن اشاره شد. در آیه 159 سوره آل عمران خطاب به پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده است:
«به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تند خو و سخت دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می شدند، پس از (بدی) آنان در گذر و برای آنان طلب آمرزش کن و(برای دلجویی آنها) در کار(جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد».
در تبیین این آیه باید توجه داشت که نکات کلیدی و مهم در کُلیت آیه نهفته است و صرفاً توجه به بخشی از آن که مشخصاً به مشورت اشاره نموده (و شاوِرهُم فِی الاَمر) نمی تواند معنای جامع و کاملی را به خواننده القاء نماید زیرا:
اولاً: به این نکته باید توجه نمود که این آیه بعد از واقعه فتح مکه نازل گردیده است.
ثانیاً: در این آیه که پیامبر را امر به مشورت نموده، دستور داده شده قطعاً در مورد پیامبری نبی مکرم اسلام(ص) و یا اصول و قوانین و احکام دین نبوده است.
ثالثاً: این فرمان معطوف به امور عمومی و کارهایی می شده که مربوط به زندگی اجتماعی خود مردم است.
رابعاً: آیه مذکور با توجه به شأن نزول آن بیشتر به جهت تکریم و احترام به افراد تازه مسلمان شده بوده نه استنتاج رای و اخذ نظر از آنها.
خامساً: با عنایت به فراز پایانی آیه که می فرماید: «اگر تو تصمیمی گرفتی ای پیامبر(ص) به خدا توکل کن و انجام بده»، اشاره به این اصل دارد که تصمیم گیرنده نهایی پیامبر(ص) بوده نه کسانی که طرف مشورت قرار می گیرند.
و اما درسوره شورا خداوند منان به بیان مشخصات و ویژگی های مومنان پرداخته و در آیه 38 آن می فرماید:0
«آنان که امر خدایشان را اجابت نموده و نماز به پای داشتند؛ کارشان را با مشورت یکدیگر انجام می دهندو آنچه روزی آنها کردیم
(به فقیران) انفاق می کنند».
همانگونه که به وضوح در متن آیه فوق الذکر مشاهده میگردد«وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» به صیغه جمع آمده و این مشورت بی شک در خصوص اصول اساسی و قوانین و مقررات دین و مسایلی از این دست نبوده است و صرفاً در امور مربوط به مردم در بستر جامعه معنا و جایگاه پیدا می کند .
در خاتمه با توجه به نکات صدرالاشاره چنین می توان نتیجه گرفت که شور و مشورت موضوع و مقوله ای مرتبط با عقل است، که شرع مقدس و دین اسلام آنرا بعنوان روش عقلانی قبول و تأیید نموده و در آیات نورانی قرآن کریم و سیره پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز بسیار مشاهده شده است.
"والسلام"