96/276
امیر حسین حسنی
1400/1/5
در جهان کنونی دیگر روابط بین کشورهاهمچون گذشته نیست که تنهادولت ها و حاکمیت ها از یکدیگر تأثیر بپذیرند، بلکه در عرصه جدید، علاوه بر دولت ها، افکار عمومی کشورها یا به تعبیر بهتر افکار عمومی جهانی نیز به عنوان یک عامل تأثیرگذار شناخته شده و در برنامه ریزیهای روابط بین الملل منظور می گردد. بنابراین در عصر کنونی، روابط بین کشورها را تنها حاکمیتها تعیین نمی کنند، بلکه دولت ها، افکار عمومی و رسانه ها در مجموع معادلات روابط بین الملل را می سازند. امروزه روابط بین کشورها با عنوان دیپلماسی عمومی و اختصاصا در حوزه فناوری های ارتباطی با عنوان دیپلماسی رسانه ای تعریف می شود، لذا کارگزاران سیاسی انقلاب اسلامی برای اینکه بتوانند به اهداف خود جهت تحکیم امنیت ملی و صلح نائل آیند، باید به ابزار دیپلماسی رسانه ای مجهز شوند، چرا که احساس می شود در این زمینه تحقیقات و اقدامات اندکی صورت گرفته است و دوم اینکه دشمنان انقلاب و اسلام از این حربه علیه ایران و مسلمانان استفاده کرده، آنان را به عنوان تروریست و خشونت طلب معرفی می کنند. همچنین دیپلماسی رسانه ای در مقایسه با سایر راهبردها مثمرثمرتر و کم هزینه تر می باشد. اگر رسانه را به عنوان یک ابزار برای برقراری صلح در نظر بگیریم می توان بررسی کرد که این ابزار مهم و کلیدی چگونه می تواند موجبات صلح جهانی را به ارمغان آورد؟
اخبار و مطالب در رسانه ها در رابطه به امنیت روانی و جسمی جامعه به صورتی نشر می گردد که اذهان عامه را به سمت بحران می کشاند و موجب ایجاد فضای ناامن در جامعه می شود.
هر قدر دست اندرکاران رسانه ای برنامه ها و گزارشات را با درنظرداشت توازن و بیطرفی ارائه نمایند مردم بیشتر به سوی همپذیری و صلح گرایش پیدا می کنند.
تقویت برنامه های رسانه ای براساس اخلاق و رفتار صلح آمیز راهکار مهمی در توسعه صلح پایدار در جامعه است که این رویکرد باعث تشویق مخالفان مسلح هر دولتی برای روی آوردن به صلح نیز خواهد شد.
فعالیت ها و برنامه های رسانه ای نباید تنها به دنبال جذب مخاطب باشند و در راه گسترش روحیه صلح پذیری و جلوگیری از خشونت ها نیز باید کارهای مفیدی را انجام دهند؛ زیرا در صورت عدم وجود صلح، فعالیت رسانه ها نیز محدود خواهد شد.
اگر رسانه ها در جهت خشونت طلبی فعالیت نمایند موجب تخریب جامعه و اذهان مردم خواهند شد؛ اما اگر در جهت صلح طلبی فعالیت نمایند اذهان مردم را به سمت همزیستی مسالمت آمیز و به دور از خشونت گرایی سوق خواهند داد.
رسانه ها همان گونه که در تضعیف پایه های امنیتی مؤثرند، می توانند در ایجاد و تحکیم آن نیز کارآمد باشند. آنها می توانند با دور کردن طوفان احساس ناامنی از فضای ذهنی افراد و جامعه به گونه ای عمل کنند که ضمن انعکاس واقعیت ها، از بزرگ نمایی ناهنجاری ها و کاستی ها خودداری شود. رسانه ها می توانند به جای (جنگ نمایی)و (بحران افزایی) به (مهار بحران)و (مهار جنگ)کمک کنند و با کمک به دولتها برای اتخاذ تدابیر درست، همه نیروهای مردمی را در جهت حاکمیت صلح و آرامش و برقراری امنیت ملی بسیج کنند. به ویژه باید از توان انحصاری رسانه ها در برقراری ارتباط دوسویه، فعال و واقع نما بین دولت هاو ملت ها یاد کرد.
یکی از راه ها و مهم ترین کارهاتوسط رسانه ها، انعکاس پیامدها و زشتی های جنگ و نشان دادن مزایا و ویژگی های صلح و برقراری امنیت و فراهم کردن زمینه بحث در این باره است.
رسانه ها هم می توانند به شیوه های سلبی و هم ایجابی در کاهش بحران ها، تنش ها و تضادها و فراهم آوردن بستر صلح پایدار نقش ایفا نمایند. در بعد سلبی باید نوعی پادگفتمان در مقابل گفتمان های جنگ طلب و خشونت پیشه سامان داده شود و افکار عمومی جهان برای پرهیز، اجتناب و ممانعت از جنگ و خشونت تحریکات بسیج شود و در بعد ایجابی، رسانه هاخود باید گفتمان ساز باشند: گفتمانی مبتنی بر امنیت، صلح و همزیستی مسالمت آمیز. در یک کلام، جامعه جهانی، امروز بیش از همیشه، نیازمند برپا ساختن یک جنگ تمام عیار رسانه ای علیه جنگ و بحران هستند.
ایجاد نظم نوین در بعد رسانه ای در ارتباطات بین المللی می تواند به تضمین صلح و امنیت جهانی کمک کند، همان گونه که در وجه مقابل، گسترش بی نظمی، هرج و مرج و سامان گریزی در عصر و دنیای ارتباطات می تواند تهدیدی جدی برای صلح و امنیت جهانی به شمار آید. این یک واقعیت است که به دلیل گسترش فناوری اطلاعاتی و توسعة انقلاب ارتباطی، نه تنهابازیگران عمده می توانند سریع تر و به شکل گسترده تر پیام های خود را به مخاطبان خویش برسانند بلکه برای بازیگران کم و بیش کوچک تر نیز این امکان فراهم آمده است تا بتوانند صدای خود را بهتر به گوش جهانیان برسانند. بدین ترتیب باید اصول و قواعد حقوقی دقیق و منسجمی در زمینه ارتباطات رسانه ای بین المللی و تولید و توزیع اطلاعات و اخبار در سطح جهانی پی ریزی شود تا اولاً این ارتباطات به (گفتگوی کران) تبدیل نشود و ثانیاً از بروز منازعات و کشمکش های ناشی از این انقلاب اطلاعاتی کاسته شود. رسانه اسلامی می تواند بر فرایند امنیت ملی به طرق گوناگون و از جمله؛ الگو دادن، ارائه اطلاعات و نگرش هایی خاص دینی و ملی، چت و گفتگو، تشکیل انجمن های برقراری امنیت، سعه صدر و همکاری را یاد دهد و با تبادل تجربه های سایر کشورها از برقراری تعادل و امنیت در محیط مجازی به امنیت و آرامش ملی برسد.
حتی در این باره متون دینی اسلامی نیز، جامعه امن جهانی نوید داده شده، شرق و غرب عالم به هم وصل می شود. به تعبیر امام صادق(ع) «در زمان قائم(ع) مومن که در شرق است برادر خود را که در غرب وجود دارد خواهد دید، و نیز مومنی که در مغرب است برادر خویش را در مشرق می بیند» (علامه مجلسی، جلد 52، صفحه 391). که حاکی از رسانه های این عصر می باشد.
در آخر برخی از اصول و راهکارهایی که می توانند در تنظیم و برقراری امنیت ملی در حوزه رسانه ها مفید واقع شوند، اشاره می شود:
- استفاده از ظرفیت های رسانه های ملی و فراملی کشورهای دوست و مسلمان دیگر در جهت احقاق حق خود و تصحیح نگرش های منفی و کاذب علیه کشورها.
- زمینه سازی مناسب توسط رسانه ها برای احیای فطرت و شکوفایی میل به صلح و آرامش در انسان ها و آگاه سازی آنان از موقعیت های مختلف زمانی و مکانی و چگونگی مواجه با مسائل.
- تقویت قدرت نقادی و ارزیابی و تحلیل گری در زمینه امنیت ملی.
- ارائه اطلاعات لازم در قالب برنامه های آموزشی، فیلم و... در خصوص امنیت ملی
- متوقف ساختن جنگ رسانه ای و پرهیز از دامن زدن به بحران ها و اختلافات بین ملت ها و فرهنگ ها.
- توجه به اصل اخلاق حرفه ای رسانه ای در عدم تبلیغ برای بحران ها و جنگ، تقویت امنیت جهانی و ایجاد ضمانت اجرا برای پایبندی به این اصول.
هادی لشگری