1398/287076
امیر حسین حسنی
1400/1/5
ما کنار در خانه یک جاکفشی داریم که همه باید کفشهایشان را داخل آن بگذارند. اما همانطور که می دانید تقریبا بیشتر وقت ها بچه ها و باباها یادشان می رود این کار را بکنند.
مادرم برای جلوگیری از این بی نظمی، قانون جدیدی گذاشته است، به نام قانون نمک. هر کسی کفشهایش را بیرون بگذارد، مادرم کمی نمک توی آنها می ریزد. صاحب کفش هم بی خبر از همه جا وقتی آنها را می پوشد، جورابش پر از نمک میشود.
بعد از اجرای قانون جدید تا چند روزی کار من و بابا شده بود تکاندن کفشهایمان، تا این که کم کم به این قانون با نمک عادت کردیم.
اما باید اعتراف کنم که من و بابا دنبال فرصتی برای تلافی می گشتیم و امیدوار بودیم که مامان خودش هم یک بار قانون را فراموش کند. تا این که یک روز وقتی از مدرسه به خانه آمدم دیدم یک جفت کفش زنانه ی جدید دم در است. با خودم گفتم حتما مامان کفش نو خریده، بلافاصله رفتم و از همسایه ی طبقه ی بالا کمی نمک گرفتم و ریختم توی کفشها. آن وقت نفس راحتی کشیدم و وارد خانه شدم.
اما فکر می کنید چه دیدم؟ دوست مادرم را که آن روز مهمان ما بود و درست همان موقع بلند شده بود و داشت می رفت!
راه حل
به آدم های تنبل پیشنهاد می کنم که داخل پله های خانه شان جاکفشی درست کنند. البته با درهای فنری. اینطوری دیگر لازم نیست خم و راست بشوند.
سعیده موسوی زاده