1399/287872
امیر حسین حسنی
1400/1/5
آرش فهیم
جام جم البرز : رسم است که برای بازخوانی اندیشه ها و اعمال بزرگان، به سراغ نزدیکان یا کارشناسانی که نسبت به شخص موردنظر شناخت دارند می روند. اما رجوع به خود آن شخص ارزش بالاتری دارد. سید مرتضی آوینی، یکی از بزرگانی است که آثار و گفتاری را در قالب فیلم ، کتاب، مقاله، مصاحبه و ... از خود به جا گذاشته است. بدون شک این آثار، بهترین معرف این هنرمند هستند.
از این رو به مناسبت سالگرد شهادت آوینی، به جای این که نظرات دیگران را درباره او بخواهیم، به سراغ خود آوینی رفتیم تا روایت بی واسطه وی از سینما را باز بخوانیم. البته وسعت نظر این شهید بسیار بیشتر از آن است که بتوان آن را در این اندک گنجاند. اما تلاش کردم تا پاسخ برخی از سئوالاتم را از نوشته های شهید آوینی بیابم. این پاسخ ها، از مجموعه نوشته ها و گفتارهای شهید آوینی در باب سینما برگزیده شده اند که پیش از این در مجموعه سه جلدی «آینه جادو» منتشر شده بودند:
- آقای آوینی! بحث را از اینجا آغاز کنیم که سینما چه اهمیتی دارد که به آن می پردازید؟
¤ سینما رسانه ای عظیم است که می تواند منشا تحول فرهنگی باشد و متاسفانه ما از این واقعیت غفلت کرده ایم.
- به نظر شما گرفتاری سینمای ایران چیست؟
¤ سینمای ایران گرفتار بحران هویت است و این بحران به این دلیل ایجاد شده که سینما از مردم و غایات فرهنگی آنان دور است.
- یکی از جریانات اصلی سینمای ایران، سینمای روشنفکری یا جشنواره ای است. اما این جریان در ارتباط با مردم کشورمان و جذب مخاطب چندان موفق نبوده است.چرا؟
¤ سینما قبل از هر چیز از آن مردم است و مردم هم از بغرنج اندیشی های روشنفکرانه فارغ هستند. مردم مشغول زندگی هستند، خیلی ساده و طبیعی، و دوست دارند به سینما بروند و در سینما واقعیات زندگی خود را کشف کنند.
-مشکل اصلی این جریان را چه می دانید؟
¤ سایه منورالفکری قرن نوزدهم بر اذهان بسیاری از روشنفکران و هنرمندان ما حجابی ظلمانی است که اجازه نداده تا آن ها بتوانند با مردم در سیر تکاملی انقلاب اسلامی همراهی کنند. آنها بدون درکی عمیق از تاریخ و ضرورت های آن سعی کرده اند که از قبول تقدیر تاریخی انقلاب استنکاف ورزند و لذا چونان کبک که سر در برف برده است، خود را نسبت به انقلاب اسلامی و آثار تاریخی و جهانی آن به غفلت زده اند والبته انتظاری هم نباید داشت که تحول فرهنگی آرمانی ما به توسط کسانی که اعتقادی به اصل آن ندارند بنیان نهاده شود.
- با این اوصاف به نظر می رسد که شما مخالف شرکت سینمای ایران درجشنواره های خارجی هستید.
¤ بنده مخالف شرکت در جشنواره های جهانی و دعوت از منتقدان بین المللی نیستم، اما مخالف آن هستم که به ارزیابی جشنواره ها و داوری منتقدان بین المللی ایمان بیاوریم. سینمای ایران باید درجهت دستیابی به یک هویت مستقل حرکت کند و خود را در آینه صیقلی وجود مردم ببیند، نه در سراب روشنفکری و روشنفکرنمایی.
- جشنواره فیلم فجر برای ارتقای سینمای ایران چگونه باید عمل کند؟
¤ اگر جشنواره فجر حقیقتاً می خواهد سینمای ایران را در طریق کسب هویت حقیقی خویش مدد رساند، باید افق حرکت خویش را به خوبی بازشناسد و گام های خویش را آنچنان تنظیم کند که در نهایت به این آمال و آفاق منتهی شود... حرف ما این نیست که سینمای جنگ باید در دستور کار جشنواره قرار بگیرد، بلکه می گوییم که سینمای مبارزه باید منظر غایی و مقصود نهایی جشنواره و دست اندرکاران محترم امور سینمایی کشور باشد. اگر امت مسلمان ایران هویت حقیقی خویش را در مبارزه یافته است، سینمای ایران نیز باید هویت مستقل خویش را در سینمای مبارزه پیدا کند.