مسابقه‏ نقاشی بود و من حسابی گرسنه بودم. موضوع حفظ محیط زیست بود. تنها چیزی که روی برگه‏ام کشیده بودم یک عدد خورشید گرد بود مثل زرده‏ی تخم مرغ.

مسابقه نقاشی

1399/297981

امیر حسین حسنی

1400/1/5

مسابقه‏ نقاشی بود و من حسابی گرسنه بودم. موضوع حفظ محیط زیست بود. تنها چیزی که روی برگه‏ام کشیده بودم یک عدد خورشید گرد بود مثل زرده‏ی تخم مرغ. هر چه به مغزم فشار می‏آوردم چیز دیگری به ذهنم نمی‏آمد مگر غذاهای خوش‏مزه و خوش‏رنگ و ‏بو. آب از دهانم راه افتاده بود. بی اختیار مداد سفیدم را برداشتم و یک گردی سفید دور  خورشید کشیدم. چند تکه پنیر هم کنارش به جای ابر. بعد پایین برگه چند تا نان سنگک ایستاده مثل کوه و زیرش یک مشت سبزی تر و تازه.
چند روز بعد بهترین نقاشی‏ها را روی دیوار زدند. اتفاقا نقاشی من هم انتخاب شده بود؛ اما یکی از بچه‏ها زیرش نوشته بود:
محیط زیست خوشمزه!

راه حل
اگر من و دوستم هر دو گرسنه باشیم و من خوراکی داشته باشم و او نداشته باشد؛ به او اجازه می‏دهم که گذشت کند و خوراکی‏ام را خودم بخورم. بعد روزی که دوستم خوراکی دارد و من ندارم؛ او می‏تواند گذشت کند و خوراکی‏اش را به من بدهد. این طوری من باعث شده‏ام که او دو بار گذشت کند. خوش به حال دوستم!

اختراع جدید من
مشکلی که همیشه دانش‏آموزان سخت‏کوش با آن مواجه‏اند مسئله‏ی خوراکی است. مادران محترم همیشه ساندویچ‏های مامان‏پیچ در کیف فرزندان خود می‏گذارند که معمولا با استقبال مواجه نمی‏شود. بابای مدرسه هم یا کتلت‏های دست‏پخت بانو را می‏فروشد یا خوراکی‏های سالم و مقوی-به قول خودمان مقوا- که بر اساس آمار مشاهده‏ی آن‏ها هیچ گونه بزاقی در دهان بچه‏ها تولید نمی‏کند.
بنابراین بنده به فکرفروش اینترنتی هله هوله‏های‏های خوش‏مزه در مدارس افتاده‏ام.
نماینده‏ی فعال پذیرفته می‏شود!

سعیده موسوی زاده

برچسب ها

??? ?? ?????

ارسال پیام

نام و نام خانوادگی

پست الکترونیک

توضیحات

جام جم البرز

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به جام جم البرز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید "شرکت برنامه نویسی آتـــــرین "