مدت ها بود می خواستم با او گفتگویی داشته باشم. بارها این مرد شریف را در بیمارستان مریم دیده بودم. او چهره آشنایی برای خیلی از مادران استان البرز است.

دوستش داریم، چون بچه ها را دوست دارد

1398/287021

امیر حسین حسنی

1400/1/5

مدت ها بود می خواستم با او گفتگویی داشته باشم. بارها این مرد شریف را در بیمارستان مریم دیده بودم. او چهره آشنایی برای خیلی از مادران استان البرز است. همین طور مادران ایران و مادران غیر ایرانی. به همین خاطر دوست داشتنی است.
نامش صلاح الدین دلشاد است. کسی که اگر برایش هیچ بزرگداشتی هم گرفته نشود، چهره و نامش در ایران و استان البرز جاودانه خواهد ماند.
 

پر تلاش و با انگیزه
دکتر صلاح الدین دلشاد، متخصص جراحی عمومی و فوق تخصص جراحی کودکان است. رشته جراحی عمومی را از دانشگاه معروف «جراح باشان» استانبول ترکیه گرفته. رشته فوق تخصصی جراحی اطفال را ازدانشگاه علوم پزشکی تهران و دوره تکمیلی اش را در لندن گذرانده است. یک دوره جراحی اطفال به صورت فشرده را نیز در لندن سپری کرده است. 
وقتی به سرزمین اش باز می گردد، مصادف می شود با جنگ تحمیلی. یک راست راهی اهواز می شود. آن هم برای درمان مجروحین دفاع مقدس. مدتی در اهواز می ماند و دوباره بازمی گردد به استامبول، آن هم برای امتحان تخصصی. وقتی بازمی گردد، در بیمارستان امیرالمومنین(ع) به عنوان جراح عمومی در تهران مشغول کار می شود. طولی نمی گذرد که به حج می رود و در آن جا مسئولیت هیئت پزشکی حجاج را به عهده می گیرد. به فکر راه اندازی بیمارستانی در مکه و مدینه می افتد و این اتفاق خوش آیند به سرانجام می رسد. با اصرار مسئولین علوم پزشکی کشور، مسئولیت های جدیدی به عهده می گیرد. اولین اش، بیمارستان طالقانی و بعدش بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی ایران. اولین مسئولیت این بیمارستان با دکتر دلشاد می باشد. در کنار این مسئولیت ها، مسئولیت درمان غرب استان تهران که آن زمان کرج هم جزء آن بود، را می پذیرد. سپس به وزارت خانه می رود آن هم به عنوان قائم مقام آموزشی وزارت بهداری سابق به خدمت می پردازد. جالب است که هم زمان تامین خدمات پزشکی جبهه ها را نیز به عهده می گیرد.
شوق بیشتر آموختن
بعد از پایان یافتن جنگ تحمیلی، روحیات خاص دکتر صلاح الدین دلشاد، او را برای آموختن بیشتر در رشته فوق تخصصی جراحی اطفال راهی دانشگاه می کند. در آن روزها در این رشته فقط 40 نفر در سراسر این فعالیت داشتند. اغلب استان ها از داشتن پزشک متخصص جراحی اطفال بی بهره بودند. به لندن و به دانشگاه «گرید اورماند» می رود برای بیشتر دانستن و بیشتر خدمت کردن به مادران و فرزندان ایران. دانشگاه گرید اورماند در هر سال و از هر کشور یک نفر را پذیرش می کند. پذیرفته شدگان آن دانشگاه نباید از 9 نفر بیشتر باشند. دکتردلشاد پذیرفته در دانشگاه می شود و تخصص لازم را می گیرد. 
دوباره به ایران برمی گردد و تحول نوینی در جریان جراحی اطفال با همکارانش در ایران به دست می آورند. تا آن زمان بچه ها برای درمان به خارج از ایران اعزام می شدند، ولی او و دیگر همکارانش فضایی ایجاد کردند که دیگر برای این کار نیازی به خارج رفتن برای درمان نباشد. این توفیقی برای دکتر دلشاد و یارانش بود. انجام خدمات پزشکی را دکتر دلشاد در بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) ادامه می دهد. و سرانجام بازنشسته می شود.
چگونه سر از کرج در آورد
و اما کمی به عقب برگردیم. سال 1365به همراه همسرش، خانم دکتر شیرزاد که ایشان هم متخصص اطفال بودند، به کرج می آیند. پزشکی به خانم دکتر شیرزاد پیشنهاد می دهد که اگر می خواهید بیشتر از این ها سلامتی تان به مخاطره نیفتد، بروید به یک جایی با آب و هوای بهتر. این زوج کرج را انتخاب می کنند. خانه شان را در تهران می فروشند، با آن پول خانه ای در گلشهر کرج می خرند.
 البرز در آن دوران جزء محروم ترین و در البرز کرج در زمینه درمان از هم بدتر بود. در کرج آستین ها را بالا می زند و به کمک خیرین بیمارستان های شهر را توسعه می دهد. فضای بیمارستان شهید مدنی و بیمارستان شهید باهنر را با کمک خیرین به 4 برابر افزایش می دهند. بیمارستان کمالی در حد بسیار عالی توسعه می یابد. همین طور بیمارستان شهید رجایی. بیمارستان امام خمینی که در آن روزگار زندان شهر بود، تبدیل به بیمارستان توسعه یافته می گردد. اغلب بیمارستان ها این گونه رشد و ترقی می یابند. 

ساخت بیمارستان مریم   
در یک دورانی حس کردم که کرج نیاز به بیمارستانی دارد تخصصی که کار جراحی کودکان در آن جا انجام بگیرد. در آن زمان تمامی این گونه بیماران به تهران می رفتند. آن هم با هزینه های بسیار سنگین. خانه مسکونی خودم را خراب و به جای آن بیمارستان مریم فعلی را ساختم. ساخت این بیمارستان پنج سال طول کشید. بیمارستان مریم به علت خدماتی که ارائه می کند، بسیار خوش نام است. بیماران ما نه تنها از استان البرز، بلکه از سراسر ایران برای درمان می آیند. و جالب تر این که از کشور خارج هم ما بیماران فراوانی داریم که می آیند، درمان می شوند و می روند. بیمارستان مریم تنها بیمارستانی است که از دست وزیر وقت لوح زرین گرفته است. 
بیمارستان مریم، مشوق زایمان طبیعی است. و همین طور زایمان بدون درد!

درباره موسسه خیریه محکم  
در رشته جراحی اطفال، نیمی از بیماران ناهنجاری های مادر زادی دارند. یعنی نقص خلقتی زمان تولد. این نوع بیماران هم فراوان هستند. بیمارانی که برای درمان می آیند، بیشتر از شهرستان های دور افتاده هستند. بسیاری از والدین، حتی پول پرداختی برای درمان را ندارند. با علم به این که باید چندین روز هم در کرج بمانند. باید فکری برای این خانواده ها می شد. در این جا بود که به فکر تاسیس یک موسسه خیریه افتادیم. این موسسه هم باید برای بیماران چاره ای می اندیشید، هم برای همراهان بیمار. 
با جمعی از خیرین جلسه ای گذاشتیم. چون کار خیر و خدا پسندانه ای بود، در همان جلسه اول با حضور خیرین این موضوع مطرح و بلافاصله تصویب شد. نام این موسسه را هم گذاشیم« موسسه خیریه محکم». از فردای همان روز موسسه خیریه محکم کار خود را آغاز کرد. موسسه محکم به غیر از این فعالیت، دست به کار بزرگتر دیگری زد. و آن ایجاد بخش های مختلف جراحی کودکان بود. اولین آن بخش جراحی اطفال در زاهدان بود. این حرکت جلوی مرگ و میر اطفال را گرفت. بخش بعدی در بندر عباس و دیگری در ایلام راه اندازی شد. با هماهنگی موسسه تمامی پزشک ها از تهران اعزام و کار درمان را در بخش های مختلف به عهده می گیرند. چون این کار با موفقیت انجام شد، تصمیم بر این شد تا با هماهنگی موسسه و به صورت موردی تیم پزشکی جراحی اطفال هر بار به یک شهرستان اعزام و فعالیت خود را انجام دهند و دوباره به مرکز بر گردند. 
ادامه این گفتگو را در سایت «جام جم البرز» پیگیر باشید.

برچسب ها

??? ?? ?????

ارسال پیام

نام و نام خانوادگی

پست الکترونیک

توضیحات

جام جم البرز

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به جام جم البرز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید "شرکت برنامه نویسی آتـــــرین "